پاورپوینت مطالعات اجتماعی پایه پنجم پس از نماز ظهر و خوردن ناهار، همهی اعضای خانواده دور هم نشستند و منتظر شدند تا عماد برایشان حرف بزند. عماد سوغاتی هایی را که برای رضا و خواهرانش آورده بود به آنها داد و بچّه ها هم تشکّر کردند. رضا پرسید:«شما از اینجا به بغداد پایتخت عراق رفتید؟» عماد گفت:«نه. ما در فرودگاه نجف از هواپیما پیاده شدیم و سه روز اوّل را در نجف بودیم. آرامگاه مقدّس امام اوّل ما، حضرت علی(ع)، در این شهر قرار دارد. در نجف وقتی به مهمان سرا رسیدیم، وسایلمان را در اتاق ها گذاشتیم؛ غسل زیارت کردیم و با وضو به حرم امام علی(ع) رفتیم. من در حرم امام علی (ع) برای همه دعا کردم. در روزهایی که در نجف بودیم، برای نمازخواندن به حرم میرفتیم. من در آنجا دعا کردم که به یاری خدا بتوانیم رفتار و گفتار امام علی (ع) را در زندگی خود سرمشق قرار دهیم». رضا گفت:«من دربارهی زندگی حضرت علی(ع) و رویدادهای زمان ایشان مطالعه کرده ام» عماد گفت:«پس از شهادت امام حسن (ع)، برادرش، امام حسین ( …
دیدگاه های شما